موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 20 صفحه
شماره فایل : 546 mg
تئوری های ساختار سرمایه ، تعریف و مدلهای مربوط به آن ساختار سرمایه به عنوان مهمترین پارامتر مؤثر بر ارزشگذاری شركت ها و برای جهت گیری آنان در بازارهای سرمایه مطرح گردیده است. محیط متحول و متغیر كنونی، درجهبندی شركت ها را از لحاظ اعتباری نیز تا حدودی به ساختار سرمایه آنان منوط ساخته است.
این امر برنامه ریزی استراتژیك آنان را به انتخاب منابع مؤثر بر هدف حداكثر سازی ثروت سهامداران نزدیك كرده است (ستایش، غیوری مقدم، 1388) با توجه به اهمیت ساختار سرمایه در ابتدا نیاز داریم بدانیم که منظور از ساختار سرمایه چیست؟ بر این اساس برای ساختار سرمایه تعاریفی مختلفی ارائه شده است. هریک از تعاریف جنبه ای از روشهای تأمین مالی را به ساختار سرمایه اطلاق میکنند. کوپر (1983) ساختار سرمایه را«نسبت اوراق بلند مدت قدیمیتر(دارای رتبه بیشتر) به جمع سرمایهگذاریهای مرتبط» میداند.
بِلکویی(1999) ساختار سرمایه را ادعای کلی بر دارائیهای شرکت معرفی میکند. او ساختار سرمایه را شامل اوراق بهادار منتشر شده عمومی، سرمایهگذاری خصوصی، بدهی بانکی، بدهی تجاری، قراردادهای اجاره، بدهی های مالیاتی، بدهی حقوق بازنشستگی، پاداش معوق برای مدیریت و کارکنان، سپرده های حسن انجام کار، تضمین های کالا و دیگر بدهی های احتمالی میداند. تعریف دیگر از ساختار سرمایه شامل تصمیمات سرمایهگذاری شرکت، استفاده بهینه از اهرم، زمانبندی قیمت گذاری و همچنین تعیین سطح قابل قبول ریسک و نقدینگی است. بنابراین در یک عبارت ساده، ساختار سرمایه همان شکل چگونگی تأمین سرمایه است.
تأمین سرمایه در خصوص تصمیماتی است که مربوط به مبلغ اوراق بهادار صادر شده میباشد در حالی که ساختار سرمایه به تصمیمات مربوط به صدور انواع اوراق بهادار اشاره دارد(رهنمای رودپشتی،1389). با توجه به تعاریف فوق سؤالاتی که این جا در رابطه با ساختار سرمایه مطرح میباشد این است که آیا واقعاً یک ساختار بهینه سرمایه وجود دارد؟ آیا شرکت میتواند با تغییر در ترکیب منابع مورد استفاده بر ارزش و هزینه سرمایه شرکت اثر بگذارند؟ البته تاکنون کسی نتوانسته است یک ساختار سرمایه بهینه ارائه نماید و تئوری های ارائه شده در این زمینه نیز، رفتار واقعی تأمین مالی شرکت ها را به طور واضح و روشن تبیین ننموده اند اما در عین حال، برای دستیابی به چنین الگویی تحقیقات و آزمون های زیادی انجام گرفته که نتایج آنها در خور و قابل توجه میباشد و تلاش ها همچنان ادامه دارد.
در ارتباط با ساختار سرمایه، نظریه ها و مدلهای مختلفی ارائه گردیده که عبارتند از: 1- نظریه سنتی 2- نظریه درآمد خالص 3- نظریه درآمد خالص عملیاتی 4- نظریه مودیلیانی و میلر 5- تئوری موازنه(مبادله) 6- تئوری سلسله مراتبی(ترجیحی) که دو نظریه اخیر جزء نظریه های نوین ساختار سرمایه محسوب میگردند. همچنین در چهار دیدگاه اول، مفروضات تسهیل کننده ای به شرح زیر را به کار میبرند : 1- هیچ گونه مالیات بردرآمدی وجود ندارد.
2- سیاست تقسیم سود شرکت مبتنی بر این است که تمام سود را به صورت نقدی تقسیم کند. 3- هیچ گونه هزینه معاملاتی، وجود ندراد. 4- سود خالص قبل از بهره و مالیات شرکت ثابت است. 5- ریسک تجاری شرکت ثابت است. منطق این فرضیات عبارتست از مجرد کردن سود، و برطرف کردن کامل اثرات مالیات، سیاست (خط مشی) تقسیم سود، ادراک مختلف درباره ریسک، رشد و نواقص بازار، به نحوی که اثر اهرم مالی بر هزینه سرمایه به وضوح مورد مطالعه قرار گیرد.
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.