موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 86 صفحه
شماره فایل : 550 mg
اکنون این پرسش مطرح میشود که مدیریت کیفیت فراگیر، تا چه اندازه بر فرآیندهای سازمانهای امروزی تاثیر گذارده و در آنها نفوذ کرده است؟ یا اصولاً این نگرش جایی در عملیات آنها دارد یا خیر؟ در پاسخ باید گفت: بهرغم تمامی نقاط قوتی که برای این روش برشمردیم، به دلایلی از سوی برخی از سازمانها مورد استقبال قرار نگرفته است برخی از این اسباب عبارتند از:(رضایی نژاد،1378). 1 - مدیریت کیفیت فراگیر و تغییرات فرهنگی: از آنجا که تغییرات فرهنگی، بدون پیشزمینه تغییرات فردی قابل حصول نمیباشد،
همچنین نبود یک رهبر که این تحولات را راهبری نماید، باعث بروز ناکامی در زمینه فوق میگردد. 2 - مدیریت کیفیت فراگیر و چالشهای دولتی از آنجا که دولتها تغییرات بنیادین را اغلب به صورت تغییرات محیطی همچون خصومت فزآینده، نارضایتی روز افزون و کاهش منابع تأمین وجوه تجربه نمودهاند، با چنین فراگردهایی که منجر به تحولات اساسی میشود دست کم در عمل همراهی نمیکنند. 3 - مدیریت کیفیت جامع و اهداف استراتژیک از آنجا که سازمانها غالبا در همان گام اول که تبیین و تعیین استراتژیهایی جهت اجرا و پیاده سازی رویکردهای مدیریت کیفیت جامع در فرآیندهای سازمان می باشد به بیراهه می روند و حتی آگاهانه و ناآگاهانه از تدوین چنین راهبردهایی غفلت میکنند یا آن را بی اهمیت میپندارند.
قادر به اجرای این نگرش نبوده یا پس از مدت کوتاهی با ناکامی در اجرای آن روبهرو میشوند. در این حالت به جای مقصر دانستن خویشتن نوک پیکان نقص و کم کاری را به سوی مدیریت کیفیت جامع نشانه می روند و سرخورده شده و از اجرای آن صرفنظر میکنند. اكثر سازمانها اولین مرحله حیاتی مدیریت كیفیت جامع یعنی تعریف اهداف استراتژیك و یكپارچه كردن اهداف با پیش فرض های بهبود كیفیت را نادیده می گیرند. ممكن است تداوم یك فرایند به طور عمده ای بهبود یابد، ولی هنوز اثر مثبتی بر سلامت سازمان نگذاشته باشد. برنامه ریزی استراتژیك باید به مثابه پلی باشد كه بهبود فرایندهای داخلی را به اولویت هایی كه موفقیت بلندمدت سازمان را حمایت می كنند، مرتبط سازد.
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.