اواخر دهه 1960 و پس از مرگ جکسون شالوده نظریه رویکرد ارتباطی (تعامل نگر/پیام رسانی) به خانواده شکل گرفت.
اواخر دهه 1960 و پس از مرگ جکسون شالوده نظریه رویکرد ارتباطی (تعامل نگر/پیام رسانی) به خانواده شکل گرفت. پژوهش گران مشهور این رویکرد، تمام کوششهای خود را روی کل الگوهای تعاملی خانواده متمرکز کردند تا به توانند دریابند که الگوهای پیام رسانی (ارتباطی) نادرست چگونه میتوانند به ناکارآمدی خانواده بینجامد. کتاب اصول عملی پیام رسانی در انسان یکی از کتابهای کلاسیک پیشگام در حوزه پیام رسانی است که توجه خانواده درمان گران را به ضرورت بررسی هم زمان سه بعد جلب میکند:
نظریه پردازان ارتباط خانواده را به منزله یک نظام میدانند یا به عبارت دیگر تغییر در ارتباط موجب تغییر در نظام خانواده خواهد شد. طبق تعریف ارتباط: فرایند انتقال پیام از فرستنده به گیرنده است مشروط بر این که محتوای پیام به گیرنده منتقل شود و به عکس مطابق تعریف باید در مورد ارتباط به چند نکته اساسی اشاره نمود:
-فرایند ارتباط یک جریان است و سه عنصر گیرنده– فرستنده و پیام لازم دارد. -شرط اساسی در ارتباط این است که محتوای پیام به گیرنده منتقل شود. بنابراین در برقراری ارتباط خانوادگی باید به موارد فوق توجه نمود. گاهی مشکل ارتباطی اعضای خانواده این است که محتوای پیام یکدیگر را درک نمی کنند و مشاور خانواده باید آنها را در درک محتوای پیام یاری رساند (وفایی و همکاران، 1388).
رویکرد غنی سازی ارتباط
رویکرد غنی سازی ارتباط رویکردی است که دیدگاههای روان تحلیلی رفتاری ارتباطات و سیستمهای خانواده را در هم ادغام میکند. این دیدگاه بر اهمیت شناخت باورهای افراد درباره علت بروز مشکلات تاکید کرده و به مراجعان کمک میکند که مهارتهایی را یاد بگیرند که آنها را قادر میکند تا مشکلات را حل کند به طور خلاصه در این برنامه درمان گر ابتدا به مراجعان کمک میکند احساس کنند درکشان کرده است و سپس به آنها کمک میکند تا مشکلاتشان را به صورت روشن تر بشناسند و سپس پی ببرند که یادگیری مهارتهای خاص به آنها کمک میکند تا با همکاری هم مشکلات را حل کنند. درمان گر و مراجع بر روی محدوده زمانی دوره عمل توافق میکنند.
برنامههای غنی سازی ارتباط خدماتی آموزشی هستند که برای پیشبرد و غنی کردن روابط بین افراد نزدیک و صمیمی مخصوصا افراد خانواده طراحی شده اند. هدف برنامه افزایش رضایت روان شناختی و عاطفی موجود در روابط افراد نزدیک است. این برنامهها، رفاه شناختی عاطفی شرکت کنندگان را افزایش میدهد. این برنامهها بحث و مفاهیم عقلانی و منطقی را شامل میشود و در یک سطح شناختی بر روی مفاهیم و ایدهها عمل میکنند (نظری، 1386).
باورهای اساسی رویکرد غنی سازی ارتباط
یک باور اولیه غنی سازی ارتباط این است که فقدان درک یا درک نادرست از خود و افراد نزدیک عملکرد ما را تحلیل میبرد. متقابلا درک خود و افراد نزدیک به ما کمک میکند تا بهتر عمل کنیم و یکی از اهداف اساسی رویکرد غنی سازی افزایش این درک است. بنابر رویکرد غنی سازی ارتباط، روابط غنی روابطی هستند که در آنها افراد ظرفیت زیادی را برای درک خود ایجاد کرده اند که این درک را انتقال دهند.
هدف این کار صرفا افزایش ظرفیت درک کردن نیست بلکه استفاده از آن برای بهبود صدمات گذشته، عمل کردن به صورتی موثر در زمان حال و مواجه شدن با شکستهای زندگی در آینده است وقتی مهارت غنی سازی ارتباط آموزش داده شده اند به صورت بخشی دائمی از گنجینه رفتاری فرد در میآیند و در صورت لزوم میتوانند مورد استفاده قرار گیرند. این رویکرد به انسانها کمک میکند فراتر از تغییر دادن موقعیت عمل کنند آنها قابلیت افراد را برای انجام کارهای متفاوت تقویت میکنند. الگوهای مهارتی رفتار بعد از یادگیری مهارتهای غنی سازی ارتباط تغییر کرده و روشهای کارآمد تر جایگزین آنها میشود (نظری، 1386).
ارزشها در رویکرد غنی سازی ارتباط
دورتی و باس (1990) تاکید میکنند که ارزشها و اخلاقیات، زیر بنایی همه فعالیتهایی است که برای خانواده انجام میشود هم چنین ارزشها دارای عنصری ارزیابانه هستند، یعنی هم چون اصولی برای انتخاب کردن بین حوزههای جایگزین فعالیت، عمل میکنند. مسئولیت درمان گر این است که اعتقادات زیر بنایی رویکرد درمانی غنی سازی ارتباط را به اطلاع مراجعین برساند تا آنها بتوانند صادقانه و آزادانه مشارکت و همکاری کنند. رویکرد غنی سازی ارتباط بر چهار پایه اساسی مبتنی است که عبارتند از: همدلی، زبان و رابطه، بیان عاطفی، پذیرش. این اصول در همه کاربردهای غنی سازی ارتباط پایدار بوده و یک هسته مرکزی را فراهم میکنند (نظری، 1386).