نوجوانی از دیدگاه بوهلر:
نوجوانی (25-15 سالگی)، نوجوان میفهمد که زندگی او به خود وی تعلق دارد و تجربههای گذشته خود را در مورد تحلیل قرار میدهد و به نیازها و ظرفیتهای آینده خود میاندیشد (بوهلر، 1968؛ به نقل از منصور، 1389).
نوجوانی از نظر اریکسون:
دومین نظام روان شناختی که در راه دستیابی به مراحلی مشخص برای چرخه بزرگ زندگی روانی گام برداشته است نظام اریکسون است که به هشت مرحله در فرایند تحول انسان معتقد است. اریکسون نوجوانی را در مرحلهی پنجم از نظریه روانی- جنسی چنین توصیف میکند: نوجوانی (18-12) سالگی) هویت در برابر سردرگمی، نوجوان هویت قابل قبول خود را کسب میکند یا دچار سردرگمی میشود (اریکسون، 1963؛ به نقل از آقامحمدیان، 1384).
نوجوانی از دیدگاه فروید:
در نظام روان تحلیلگری مراحل به دو دسته پیش تناسلی و تناسلی تقسیم میشود و هر کدام از این دو مرحله نیز زیر مرحله هایی دارند. فروید از مرحلهی نوجوانی تحت عنوان مرحلهی تناسلی واقعی یا بلوغ یاد میکند به این شرح که آخرین مرحله تحول عاطفی در نظام فروید با بلوغ آغاز میگردد و این زمانی است که دستگاه تناسلی آماده بهره برداری است. نوجوان با یک تغییر بدنی بزرگ و ناگهانی در قالب یک بحران که به دوره آرامش ظاهری یا نهفتگی پایان میدهد روبه رو میشود. (منصور، 1381).