موارد استفاده : منبع کمکی انجام پژوهش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 23 صفحه
شماره فایل 733
از نظر پیاژه پیش از زبان، هوش وجود دارد، اما تفکر وجود ندارد. برای کودک هوش حل کردن مسائل تازه است، در حالی که تفکر هوش درونی شده است که نه بر اعمال مستقیم، بلکه بر نمادسازی مبتنی بر زبان، تصویرهای ذهنی، و سایر مسائل مبتنی است، که امکان درونی ساختن و بازنمایی امور را در مراحل بالاتر رشد فراهم می آورد. بنابراین تفکر مستلزم درونی ساختن امور است در حالی که هوش هم با پدیده های واقعی و محسوس سرو کار دارد و هم با پدیده های نمادی تفکر، نظامی از اعمال درونی شده است که به آن اعمال ویژه ختم می شود که پیاژه آن ها را عملیات می نامد، یعنی اعمال بازگشت پذیر و هماهنگ کننده سایر اعمال(پیاژه، 1960، به نقل از استرنبرگ، 2003).
طبق نظریه پیاژه تسلط بر نمادها مهم ترین مشخصه کودک قبل از دبستان است. این تسلط به وی امکان می دهد که از تجارب قبلی خود حداکثر استفاده را بکند و آنچه را که قبلا” به طور ملموس به کار برده است اکنون به صورت ذهنی به کار ببرد. چون نمادها بر اساس تجارب شخص کودک است. برای هر کودک کیفیت ویژه ای دارد. نمادها به طور مستقیم جانشین اشیاء نمی شود، بلکه دانش شخص را درباره آن اشیاء نشان می دهد. برای مثال احتمالا” همه کودکان تصورات مشابهی از دوچرخه دارند، ولی هر کودک تصور منحصر به فرد خود را نیز از دوچرخه دارد. علت آن این است که تجارب شخصی کودکان از دوچرخه متفاوت است. پیاژه معتقد است که یکی از برجسته ترین مشخصات تفکر و تکلم کودکان، به طور کلی خودمدار بودن آنان است.
یعنی کودک نمی تواند به دیدگاه شخص دیگری توجه کند. تفکر و تکلم خودمدار کودکان پیش از دبستان، نه تنها ناشی از تفسیر شخصی آنان از عملیات است، بلکه همچنین ناشی از این است که آنان نمی توانند در یک لحظه به بیش از یک چیز فکر کنند. این کیفیت در نحوه استدلال کودک درباره اشیاء نیز تأثیر می گذارد. پیاژه در پاسخ به این سؤال که اگر در رشد هوش کودکان مراحلی وجود دارد که در سن معینی به آن می رسند، آیا می توان به این مراحل سرعت بخشید وتا چه اندازه می توانیم آن را سرعت بخشیم می گوید: در قلمرو تعلیم و تربیت به دانش آموزان باید اجازه داده شود تا بیشترین فعالیت را شخصا” انجام دهند و با در اختیار گذاشتن وسایل مادی فعالیتهای آن ها در جهت رشد شناختی سوق داده شود. در حوزه ریاضی و منطق، کودکان فقط از چیزهایی که خود کشف می کنند درک واقعی پیدا می کنند و هر گاه سعی کنیم چیزی را خیلی زود به آن ها بیاموزیم، آن ها را از کشف دوباره آن به وسیله خودشان بازداشته ایم.
بنابراین، دلیلی وجود ندارد که رشد هوش را بیش از حد سرعت بخشیم، زیرا زمانی که به ظاهر کودک برای تحقیق شخصی تلف می کنند در واقع صرف ساختن روش ها می شود. اگر فکر کنیم که کودک مفهوم عدد و سایر مفاهیم ریاضی را فقط از طریق آموزش یاد می گیرد اشتباه بزرگی کرده ایم. وقتی بزرگترها سعی می کنند مفاهیم ریاضی را قبل از موعد به کودک بیاموزند یادگیری او سطحی خواهد شد. درک واقعی این مفاهیم فقط از طریق رشد ذهنی امکان پذیر است(پیاژه، 1960، به نقل از استرنبرگ، 2003).
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.