موارد استفاده : منبع کمکی انجام پژوهش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 23 صفحه
شماره فایل 542
کار هیجانی تنظیم هیجانات احساس شده و ابراز شده در کار، برای خدمت به اهداف سازمانی است. سازۀ کار هیجانی به کار اولیه آرلای هوچشیلد جامعه شناس بر می گردد که کار خدمه (مهماندار) پرواز هوایی و بویژه استفاده نظام مند از هیجان توسط مهماندار پرواز برای خلق(ایجاد) یک تجربۀ خوشایند برای مسافران را مطالعه کرد. پژوهش وی مشخص کرد که نقش کاری خدمتکاران پرواز، چیزهایی بیشتر از توزیع نوشیدنی ها ،غذا و تأمین ایمنی و آسایش مسافران را شامل می شد.
همچنین نقش شغلی آن ها، ابراز هیجانات و خلق(ایجاد) حالت های احساسی در دیگران را در بر می گرفت،از آنها خواسته شده بودکه بطور صمیمی و گرم عمل کنند تا مسافران احساس ایمنی،شادمانی و راحتی داشته باشند. اهمیت کار اخیر، این حقیقت را بیان می کند که مدیریت هیجانات یک پدیدۀ سازمانی مهم و یک فرایند پر تلاش برای کارکنان است و ممکن است بهزیستی آنها را تحت تأثیر قرار دهد. مشاغلی که معمولاً به کار هیجانی نیاز دارند، آنهایی هستند که الف – تماس مستقیم با عموم را در بر میگیرد؛
ب- نیاز دارند که کارکنان از هیجانات برای تولید یک حالت هیجانی در فرد استفاده کنند و پ- به سازمان اجازه می دهند تا مقداری کنترل روی احساس و یا نمایش هیجانات کارکنان اعمال کند. مشاغل خدمت به مشتری از جمله مشاغلی هستند که معمولاًبا مطالبات بالا به کار هیجانی مرتبطند. کارکنان خدماتی، بخش وسیعی از زمان را در تعامل با عموم صرف می کنند، بخشی از شغل آنها این است که یک حالت هیجانی نظیر شادمانی یا لذت را در مشتری ایجاد کنند، چون در حین ارائۀ خدمات، مقداری از آن چیزی که مشتری ارزیابی می کند، غیر ملموس است.
همین طور، تجربۀ عاطفی بخشی از ارزشیابی مشتری از سازمان و فرآورده های آن است. در نهایت، سازمان مقداری کنترل روی نمایش هیجانی عامل خدمت به مشتری اعمال می کند.
بارها کارکنان دربارۀ ابرازکردن انواع هیجانات آموزش دیده اند و این رفتار توسط همکاران، مدیریت و مشتری تحمیل شده است. کار هیجانی تا حدودی برای بعضی از مشاغل مناسب است که خارج از تصورات معمولی از کار خدماتی قرار می گیرد و تمام کار هیجانی، مدیریت و ابراز هیجانات مناسب نیست.
جمع آوری کنندگان صورت حساب و کار آگاهان پلیس هیجانات منفی را مدیریت می کنند و نمایش می دهند تا اضطراب، ترس و متابعت را در بزهکاران و مظنونان ایجاد کنند. پزشکان با پنهان کردن هیجانات منفی برای نشان دادن بی طرفی مورد نیاز در شغلشان در کار هیجانی درگیر می شوند. در همۀ موارد بالا، کارکنان سرانجام در حال مدیریت و نمایش هیجاناتشان هستند که رفتار بیانگر اما، غیر محدود به حالت های چهره ای ، مکالمه ای و وضعیت بدنی را شامل می شوند.
رفتار بیانـگر، اطلاعات مهم را به دریافت کننده انتقال می دهد و می تواند به عنـوان یک فعالیـت کنترلی و یا یک ابزار عمدی برای دستکاری موقعیت در نظر گرفته شوند تا یک واکنش مطلوب را در دریافت کننده ایجاد کنند.
همین طور، کار هیجانی یک ابزار برای نفوذ است: که برای ایجاد واکنشهایی در دیگران که برای افراد و یا سازمان مفیدهستند، مورد نیاز می باشد (لوپز، براکت، نزلک، شوتز، سلین، و سالوی ،2004).
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.