منابع حمایتی شخص مواردی همچون خانواده ، دوستان و همسالان ، افراد آشنا و نزدیک معلمان و حمایت عمومی را شامل می شود . در دوره نوجوانی به خاطر ویژگی های مخصوص این دوره شکل نیاز حمایت اجتماعی پیچیده تر می شود .
پیشینه داخلی و خارجی:
دارد
منابع فارسی:
دارد
منابع لاتین:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
39
منابع حمایتی شخص مواردی همچون خانواده ، دوستان و همسالان ، افراد آشنا و نزدیک معلمان و حمایت عمومی را شامل می شود . در دوره نوجوانی به خاطر ویژگی های مخصوص این دوره شکل نیاز حمایت اجتماعی پیچیده تر می شود . نوجوانان از یک طرف به خاطر نیاز به استقلال حمایت اجتماعی را طرد می کنند و از طرف دیگر شدیداً به آن نیاز مندند با این فشار درونی برای کسب استقلال ، نیاز به خصوصی برای جستجوی حمایت از منابع دیگر در آنها به وجود می آید. از این جاست که شکل روابط انها نیز تغییر می یابد و در بسیاری از موارد نگرانی هایی را برای والدین به وجود می آورد .
این مسائل معمولاً نوجوانان را به طرف گروه همسالان و دوستان سوق می دهند و نیاز به دریافت حمایتی از طرف آن گروهها بیشتر می شود. همسالان نقش عمده ای را در رشد روانشناختی و اجتماعی نوجوانان بازی می کنند تعامل با همسالان فرض هایی را برای یادگیری نحوه کنترل رفتار اجتماعی ، رشد مهارتهای مربوط به سن و علایق بوجود می آورد و باعث می شود نوجوان همسالان خود را در مشکلات و احساساتش سهیم بداند.
همچنین نوجوانان در مقایسه با افراد کم سن و سال ، بیشتر به روابط همسالان وابسته اند زیرا در این دوره پایبندی به ارزشهای والدین به تدریج سست می شود و نوجوانان بیشتر به استقلال و متکی به خود بودن می اندیشند.علاوه بر خانواده ،دوستان، همسالان ، معلمان نیز از منابع حمایتی مهم به شمار می آیند که از دوران تحصیلات ابتدایی به عنوان یکی از شبکه های حمایتی وارد عمل می شوند . اگر چه طی دوره نوجوانی نیاز به کسب استقلال تا حدودی ارتباط نوجوانان را با معلمان نیز سست می کند و حتی موجب عصیانهایی بر علیه معلمان می شود ولی هرگز نیاز به حمایت ایشان از بین نمی رود.(میچل دمونت.مارک آ.2007).
ابعاد حمایت اجتماعی
حمایت اجتماعی دارای دو بعد یا جنبه ی اساسی است : الف ) جنبه ی ذهنی : بعد ذهنی حمایت اجتماعی به تصوری اطلاق می گردد که فرد از افرادی دارد که قادرند به طور مؤثر در مواقع درماندگی و ناچاری وی را مساعدت نمایند. ب) جنبه ی عینی : بعد عینی یا بالفعل حمایت اجتماعی به میزان واقعی مساعدتها و همیاری های ارائه شده به فرد بستگی دارد . هر نوع تغییر ناگهانی یا بروز مصیبت در زندگی ، از جمله منابع فشاری است که ممکن است موجب پریشانی و نگرانی شخص شود.
جنبه ذهنی درمیزان عملکرد فرد تأثیر فراوانی دارد و یافته های پژوهشی حاکی از آن است که هر چه ذهنیت فرد در برخورداری از حمایت دیگران ( حمایت بالقوه ) بیشتر باشد،میزان پاسخهای موفقیت آمیزی که به فشارهای روانی و موقعیتهای بغرنج نشان می دهد ، بیشتر است . به عکس اگر فرد احساس کند که از حمایت اجتماعی کافی اطرافیان برخوردار نیست ، احتمالاً آمادگی کمتری برای مقابله با خطر از خود نشان می دهد و ممکن است به جای رویارویی با مسایل ، اجتناب متوسل شود ( هاینزمن.کاپلان.1988)
با توجه به بعد عینی حمایت اجتماعی، افراد مؤثر در مساعدت و یاری فرد تا حد زیادی از شدت فشار روانی می کاهد و فرد را به انطباق دوباره قادر خواهد ساخت. به عنوان مثال : ازدواج از جمله وقایعی است که سبب ایجاد فشار روانی مضاعف بر فرد می شود ، حضور شرکت افراد خانواده و دوستان در مجلس عروسی تا اندازه ای پذیرش نقش همسری و مسئولیت را برای عروس و داماد آسانتر می کند . همچنین مساعدت هایی که تا مدتها بعد از عروسی به زوج جوان از سوی اطرافیان به خصوص خانواده ارائه می شود . به میزان قابل توجهی از فشار روانی ناشی از تغییر زندگی و بار مسئولیتها می کاهد و آنها را قادر می سازد که با موفقیت و شرایط تازه انطباق لازم را به عمل آورند .
سیستم های حمایت اجتماعی
سیستمهای حمایت اجتماعی مطابق با نظر کاپلان( 1996 )،عبارت است از واگذار کردن بخشی از ضروریات بین فردی به گروهی از افراد که قادرند در مواقع اضطراری حفاظتهای عاطفی و منابع حمایتی را برای افراد نیازمند مهیا کنند. بعلاوه مردم با فراهم کردن کمک ها ، منابع اطلاعات و آگاهیهای شناختی برای افراد نیازمند موجب افزایش توانایی آنان در مقابله با بحرانهای روحی می شوند. مطابق نظر کاپلان یک فرد به گروههای حمایتی متعددی در خانه ، محل کار و تفریحگاههای عمومی نیازمند ا ست. در سال (1996) به وسیله کاپلان نظریه مفیدی درباره ی اینکه چگونه خانواده به عنوان سیستم حمایتی عمل می کند ارائه شد.
کاپلان می گوید : که خانواده به چند راه مختلف به عضو خود خدمت می کند، منبع ایدئولوژی و راهنما و واسطه ای در حل مشکلات ، خدمت عملی و راهنمایی صحیح پناهگاهی برای استراحت و رفع خستگی و به عنوان یک گروه کنترل و مرجع خانواده تاریخچه ای از چگونگی زندگی اعضا و ارتباط متقابل و طریقه متقابل با مشکلات زندگی رابرای اعضای خود تمهید می کند . به عنوان یک حلال مشکل برای تصمیم گیری در شرایط بحرانی کمک می کند و می تواند به عنوان نیروی قدرتمندی برای حمایت در برابر دگرگونی ها عمل نماید سیستم های حمایت اجتماعی در خانه و محل کار، افراد را در مقابله با استرس های محیطی یاری می رسانند و به عنوان سپر عمل می کنند.
محققان گاهی این سوال را مطرح می کنند که چرا سیستم های حمایت اجتماعی چنین اثرات مشخصی دارند و تحلیل کنونی پیشنهاد می کند که یکی از دلایل این است که اشخاص حمایت کننده اطمینان مجدد و پذیرش را به شخص عرضه می کنند ( شریفی درآمدی ، 1380 )
_افزایش حرمت نفس : کار کردهای حمایتی و هویتی خود به صورتی کلی به آنچه که فرد پیرامون خود آموخته است اشاره دارد.
فرد قادر است خود را موجودی ارزشمند و با کفایت قلمداد کند منابع مربوط به کارکرد حرمت نفس عبارتند از :
1- دریافت اطمینان و تصدیق
2- ارزشمندی تایید و تحسین
3- ابراز احترام به فرد دریافت کننده حمایت
ساراسون (1987) ، ابعاد حمایت اجتماعی را به پنج دسته تقسم کرده است :
1- حمایت هیجانی 2- حمایت شبکه اجتماعی 3- حمایت عزت نفس 4- حمایت وسیله 5- حمایت اطلاعاتی حمایت هیجانی : عبارتست از مهارت درکسب کمک از دیگران به هنگامیکه فشار روانی افزایش می یابد.
حمایت شبکه اجتماعی : موجب کاهش فشار روانی از طریق دسترسی به عضویت در شبکه به فراموش کردن مشکلات می گردد. حمایت عزت نفس : بدین مفهوم است که دیگران به فرد بقبولانند قابلیتهای ویژه ای دارد . حمایت وسیله ای : عبارتست از دسترسی به منابع مالی و خدماتی ، زمانی که فرد برای سازگاری با رویدادهای فشار زای روانی بدانها نیاز دارد . حمایت اطلاعاتی: ارائه اطلاعات برای درک رویدادهای فشار زای روانی(ساراسون، 1987). فلتون و بری (1992 ) می خواستند بدانند که آیا تغییر در منشاء حمایت فرزندان باعث تغییر در دسترسی به حمایت اجتماعی و رضایت مندی از آن می شود.
نتایج نشان می دهد که گر چه عموماً دسترسی به حمایت اجتماعی با ارزش است لیکن برخورداری از حمایت عزت نفس به مراتب سودمند تر است به ویژه اگر منشأ آن خارج از خانواده باشد.(کشاورز هدایتی. 1388)
کاپلان ( 19981 ) معتقد است که به هنگام افزایش فشار روانی ، اشخاصی که از حمایت اجتماعی بالایی برخوردارند علائم افسردگی در آنان دیده نمی شود و بنابراین حمایت اجتماعی با افزایش درک صریح از رویدادهای روانی فشار زا باعث کاهش تأثیر فشار روانی می شود.(کاپلان ، 1996،ترجمه پور افکاری ، 1380 ).